سخنرانی رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی/ بخش اول - رهپویان
سفارش تبلیغ

سخنرانی رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی/ بخش اول

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
الحمد ‌لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الطّیبین الطّاهرین المنتجبین المعصومین سیّما بقیّة‌الله فی الأرضین. السّلام علی الصّدّیقة الطّاهرة فاطمة بنت رسول الله صلّی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها.
به همه‌ی برادران و خواهران عزیزی که در این محفلِ گرم و پرشور حضور یافته‌اند، سلام و تبریک عرض میکنم و خدا را از اعماق دل سپاسگزارم که فرصت عنایت کرد و مهلت داد تا یک‌ بار دیگر و یک سال دیگر و یک نوروز دیگر، در جوار بارگاه ملکوتی حضرت ابا الحسن الرّضا (علیه ءالاف التّحیّة و السّلام) در جمع شما مردم عزیز مشهد و زوار محترمی که از اکناف کشور حضور دارند، امکان و توفیق ملاقات و دیدار پیدا کنم و با شما درباره‌ی مسائل جاری و مهم  کشور سخن بگویم. از خداوند متعال مسئلت میکنیم که دل ما را و زبان ما را هدایت فرماید و آنچه مورد رضای او است، بر قلب و زبان ما جاری شود. این هم یک توفیق بزرگی است که در عید نوروز، در کنار شادی‌ها و زیبائی‌هائی که در طبیعتِ نوروز وجود دارد، این فرصت، هر ساله برای ما دست میدهد که در چنین روزی در جمع شما مردم، به مسائل کشور و ارزیابی وضع کنونی خود و نگاه به گذشته و آینده‌ی خود بپردازیم؛ با یک نگاه اجمالی، وضع دخل و خرج یکساله‌ی خودمان را در ابعاد کلان ملی بررسی کنیم، محاسبه کنیم؛ محاسبه‌ی نفس ملی، محاسبه‌ی نفس عمومی. همچنان که در مسائل شخصی، محاسبه‌ی نفس برای ما لازم است ــ که فرمود: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»؛[1] باید محاسبه‌ی کار خود و اعمال خود و حرکات شخصی خود را داشته باشیم ــ محاسبه‌ی ملی هم یک کار با‌اهمیت و پرارزش است؛ خودمان را محاسبه کنیم، به خودمان نگاه کنیم؛ آنچه را که بر ما گذشته است، بار دیگر مورد نظر قرار دهیم؛ از آن درس و عبرت بگیریم، برای آینده بهره ببریم.


برادران و خواهران عزیز توجه کنند که ما ملت ایران، فقط خودمان نیستیم که به مسائل خودمان نگاه میکنیم و آن را تقویم و ارزیابی میکنیم؛ کسان دیگری هم هستند که کار ما را مورد مطالعه قرار میدهند؛ درباره‌ی مسائل ما، کارهای ما، اقدامات ما قضاوت میکنند و نظر میدهند. ملتهائی هستند که از تجربه‌های ما استفاده میکنند، بعضِ دیگری هستند که به مطالعه‌ی اوضاع ملت ایران اشتغال دارند؛ از پیشرفتهای ما خرسند میشوند، از موفقیتهای ما خوشحال میشوند؛ ما اگر پیروزی به دست بیاوریم، آنها احساس پیروزی میکنند؛ اگر تلخی و تلخکامی در کار ما باشد، آنها تلخکام میشوند. کسان دیگری هم در دنیا هستند که کار ما را زیر ذره‌بین دارند، کار ما را مطالعه میکنند؛ آنها بعکس، از لغزشهای ما خوشحال میشوند، از موفقیتهای ما احساس دلتنگی میکنند، بدخواه ملت ایرانند؛ اینها هم کار ما را زیر نظر دارند. اینها عمدتاً کسانی هستند که در طول سالهای متمادی همه چیز این کشور در اختیار آنها بوده است، بر همه‌ی امور کشور ما مسلط بودند؛ انقلاب آمده است دست اینها را کوتاه کرده؛ لذا با انقلاب بدند، با مردم انقلابی بدند، با حکومت انقلابی بدند، با نظام انقلابی دشمنند. بنابراین ما زیر نظر جامعه‌ی بزرگی از آحاد بشر هستیم؛ کار ما را نگاه میکنند، عمل ما را میسنجند.
بنابراین ما که به عملکرد خودمان و برنامه‌ی گذشته و آینده‌ی خودمان نگاه میکنیم، نگاهمان باید واقع‌بینانه باشد؛ ارزیابی ما ارزیابی درستی باشد. بعضی از مردمِ خود ما وقتی به اوضاع کشور نگاه میکنند، فقط ضعفها را می‌بینند؛ گرانی را می‌بینند، افت تولید در برخی از واحدهای تولیدی کشور را می‌بینند، فشارهای دشمنان را می‌بینند. این نگاه، نگاه ناقصی است. بنده نگاه متفاوتی دارم. من وقتی به اوضاع کشور و اوضاع ملتمان نگاه میکنم، یک میدان عظیم پرچالشی را مشاهده میکنم که ملت ایران در این میدان، به رغم دشمنان، سربلند و پیروز ظاهر شده است.
ضعفها هست، مشکلات هست؛ در مجموعه‌ی حوادث و رویدادهای کشور، تلخی‌ها و تلخکامی‌هائی وجود دارد؛ ولی کسانی از قدرتمندان مادی عالم، با همه‌ی وجود تلاش کردند که ملت ایران را فلج کنند؛ این را به زبان آوردند. آن خانم بی‌کفایتی که مسئولیت سیاست خارجی کشور آمریکا را بر عهده داشت، سینه‌اش را سپر کرد و گفت میخواهیمتحریمهائی در مورد جمهوری اسلامی اعمال کنیم که ایران فلج شود! این را صریحاً به زبان آوردند. و حالا عرض خواهم کرد که فعالیتها و اقدامهای  آنها چه بود و چه شد و به کجا انجامید. بنابراین از یک طرف، تلاش دشمن است در این عرصه‌ی عظیم و میدان بزرگی که ملت ایران در آن به چالش و مقابله با دشمن سرگرم است؛ از طرف دیگر، وجوددستاوردهای بزرگی است که نشان‌دهنده‌ی ظرفیت و قدرت و هوشمندی این ملت بزرگ است. وقتی انسان این صحنه را ملاحظه میکند، مثل صحنه‌ی هماوردیِ ورزشکاران قدرتمندی است که زحمت و تلاش و کوشش و خستگی در آن هست، اما یک قهرمان، در این میدان موفق میشود، پیروز میشود؛ همه او را تحسین میکنند و آفرین میگویند. این قهرمان در این صحنه‌ی عظیمی که در مقابل چشم ما است، ملت ایران است. هر کس این صحنه را درست ببیند و درست مطالعه کند، به ملت ایران‌ آفرین میگوید؛ همچنان که ما امروز صدای آفرین هوشمندان نکته‌بین دنیا را میشنویم که از میان همان کشورهائی که دشمن و بدخواه ملت ایرانند، نخبگان سیاسی، نخبگان دانشگاهی، افراد دنیا‌دیده و مجرب که اوضاع را زیر نظر دارند،  به ملت ایران آفرین میگویند. این عرصه‌ای است که در مقابل چشم ما است. بنابراین نگاه کردن و فقط به ضعفها چشم دوختن، غلط است. باید دید مجموعه‌ی این تلاشها در سطح کشور چگونه انجام میگیرد و به چه سرانجامی منتهی میشود. با این دید وقتی به صحنه نگاه کنیم، باید به ایران و ایرانیِ مسلمان آفرین بگوئیم.
گفتیم بعضی‌ها از پیشرفت ملت ایران غمگین و ناراحت میشوند. اینها چه کسانی هستند؟ این را بعد عرض خواهم کرد. دشمنانی که مایل نیستند پیشرفت و ترقی و رشد همه‌جانبه‌ی ملت ایران را ببینند، دو کار عمده در برنامه‌ی آنها وجود دارد: یکی این که تا آنجائی که بتوانند، مانع‌تراشی کنند که ملت نتواند به این پیشرفتها و رشد دست پیدا کند؛ با تحریم، با تهدید، با مشغول کردن مدیران به کارهای درجه‌ی دو و فرعی، به منعطف کردن حواس ملت بزرگ ایران و نخبگان کشور به کارهائی که در فهرست کارهای اصلی آنها قرار ندارد؛ یعنی مانع شدن عملی.
کار دوم این است که در تبلیغاتِ خودشان پیشرفتها را انکار کنند. امروز یک شبکه‌ی تبلیغاتیِ بسیار عظیم با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانه‌ها در دنیا مشغول به کار است، برای اینکه اثبات کند که در ملت ایران، در کشور ایران پیشرفتی صورت نمیگیرد؛ پیروزی‌های ملت را انکار کنند؛ اگر ضعفهائی وجود دارد، این ضعفها را بزرگ و عمده کنند و در مقابل چشم همه قرار دهند؛ اما قوّتها و نقاط جوشش را ــ که در سراسر کشور و در هر گوشه و کنار، خود را به انسانهای منصف نشان میدهند ــ از چشمها پنهان کنند.
رئیس جمهور آمریکا در نطق رسمی، از مشکلات اقتصادی ایران حرف میزند؛ مثل اینکه از پیروزی خود دارد صحبت میکند؛ که بله، در ایران پول ملی افت کرده است، مشکلات اقتصادی اینچنین و آنچنان است. البته او به قوّتهای این ملت، به تلاشهای مثبت و سازنده‌ای که در این کشور دارد انجام میگیرد، به پیروزی‌های بزرگ این ملت اشاره‌ای نکرده است و هرگز نخواهد کرد. سی سال است که ما با چنین چالشی مواجه‌ایم ــ که من در ارزیابی این سی سال، بعداً یک کلمه عرض خواهم کرد ــ اما چالشی که ملت ایران با آن مواجه است و دشمنانی ــ هم در عمل و هم در تبلیغات ــ کوشش میکنند مانع بروز و ظهور رشد چشمگیر کشور ایران که در سایه‌ی اسلام زندگی میکند، بشوند، امروز چند برابر است.
سال 91  که گذشت، یکی از سالهای بسیار پر کار برای دشمنان ما در این زمینه بود. آنها گفتند میخواهیم ملت ایران را با تحریمها فلج کنیم. اگر جمهوری اسلامی سر پا باشد، با‌نشاط باشد، رو به پیشرفت باشد، آنها در دنیا بی‌آبرو میشوند؛ لذا اگر میتوانند، باید نگذارند؛ و اگر کار از دستشان خارج شد، لااقل در تبلیغات جور دیگری این مطلب را منعکس و وانمود کنند. اینها این دو کار را امروز با شدت بیشتری انجام میدهند؛ هم ممانعت عملی ــ با فشار، با تهدید، با تحریم و امثال اینها ــ هم با تلاش تبلیغاتی برای کوچک نشان دادن نقطه‌های قوّت، و بزرگ نشان دادن نقطه‌های ضعف.
عرض کردیم دشمنانی هستند. این دشمنان چه کسانی هستند؟ لانه‌ی اصلی توطئه علیه ملت ایران کجاست؟ پاسخ به این سؤال، دشوار نیست. امروز سی و چهار سال است که هرگاه نام «دشمن» برده میشود، ذهن ملت ایران متوجه دولت آمریکا میشود. خوب است دولتمردان آمریکا به این نکته توجه کنند و این را بفهمند که ملت ایران در طول این سی و چند سال چیزهائی دیده است، مراحلی را گذرانده است، که تا میگویند دشمن، ذهن ملت ایران متوجه به آمریکا میشود. این مسئله‌ی بسیار مهمی است برای یک دولتی که میخواهد در دنیا با آبرو زندگی کند؛ این مسئله، مسئله‌ی قابل توجه و قابل دقتی است؛ باید روی این مسئله تکیه کنند. مرکز توطئه اینجا است، اساس دشمنی اینجا است.
البته دشمنهای دیگری هم هستند که ما اینها را در درجه‌ی اول و در ردیف اول به حساب نمی‌‌آوریم: دشمن صهیونیستی هم هست، منتها رژیم صهیونیستی در قواره و اندازه‌ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به چشم بیاید. گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم میکنند؛ تهدید به حمله‌ی نظامی میکنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم میدانند، و اگر نمیدانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد. دولت انگلیسِ خبیث هم با ملت ایران دشمنی میکند؛ این هم یکی از دشمنان سنتی و قدیمی ملت ایران است؛ منتها دولت انگلیس نقش مکمل آمریکا را در این میدان بازی میکند. خود دولت انگلیس استقلالی ندارد که انسان او را یک دشمن مستقلی به حساب بیاورد؛ دنباله‌روِ آمریکا است.
بعضی از دولتهای دیگر هم دشمنی‌هائی دارند. من اینجا مناسب میدانم که بگویم مسئولین دولت فرانسه هم در چند سال اخیر دشمنی‌های آشکاری با ملت ایران کرده‌اند؛ این یک ناهوشمندی از سوی دولتمردان فرانسه است. انسان عاقل، بخصوص سیاستمدار عاقل، هرگز نباید انگیزه‌ی این را داشته باشد که موجودی را که دشمن او نیست، تبدیل به دشمن کند. ما با دولت فرانسه، با کشور فرانسه مشکلی نداشتیم؛ نه در طول تاریخ مشکلی داشتیم، نه در دوران حاضر؛ اما سیاست غلط از زمان سارکوزی ــ که دولت امروز فرانسه هم متأسفانه همان راه را میرود ــ دشمنی با ملت ایران است. به نظر ما این کار غلطی است، کار غیرمدبرانه و غیرعاقلانه‌ای است، کار ناهوشمندانه‌ای است.
آمریکائی‌ها وقتی حرف میزنند، میگویند "جامعه‌ی جهانی". اسم چندتا کشور را گذاشته‌اند «جامعه‌ی جهانی»؛ که در رأس آنها آمریکا است، دنبال سرش هم صهیونیستها و دولت انگلیس و بعضی از دولتهای خرده‌ریز دیگر است! جامعه‌ی جهانی به هیچ وجه در صدد دشمنی با ایران و ایرانی و ایران اسلامی نیست.
خب، حالا که بنا است به سال 91 نگاه کنیم، این را بگوئیم که از اول سال 91 آمریکائی‌ها برنامه‌های جدید خودشان را شروع کردند؛ با اینکه در زبان اظهار دوستی کردند، گاهی با ما اظهار دوستی کردند ــ در نامه و پیغام و امثال اینها ــ گاهی در رسانه‌ها با ملت ایران اظهار دوستی کردند، اما برخلاف این اظهارات غیرواقعی، در عمل سعی کردند نسبت به ایران و ملت ایران سختگیری کنند؛ تحریمهای شدیدی را از اوائل سال 91 گذاشتند ــ تحریم نفت، تحریم بانک و مبادلات بانکی و پولی بین جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر ــ کارهای زیادی هم در این زمینه انجام دادند.
این هم یکی از آن لطائف عالم است که آمریکائی‌ها دشمنی میکنند، میگویند شما نفهمید که ما با شما دشمنیم؛ مخالفت و عناد میورزند، متوقعند که ملت ایران نفهمد که آنها معاندند و دشمنی میکنند! این سیاست از اواخر دوران بوش در مقابل ایران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سیاست را دولتمردان آمریکا ادامه میدهند؛ همان پنجه‌ی چدنیِ زیر دستکش مخملی. من چند سال پیش اینجا در جوار بقعه‌ی ‌علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه السّلام) در همین سخنرانیِ اول فروردین گفتم مراقب باشید اظهار محبت شما، اظهار دوستی و موافقت شما به معنای این نباشد که دستکش مخملی بر روی پنجه‌ی چدنی کشیدید و میخواهید تظاهر به دوستی کنید، اما در باطن دشمنی میکنید. آمریکائی‌ها برای متوقف کردن فروش نفت و انتقال پول ایران، مأمور ویژه فرستادند. از آمریکا افراد برجسته و خاصی را مأمور  کردند که با کشورها تماس بگیرند، به کشورها مسافرت کنند؛ حتّی با سران شرکتها صحبت کنند برای اینکه ارتباطات و اتصالات اقتصادی مربوط به نفت را با جمهوری اسلامی پیگیری نکنند؛ آنها را مجازات کنند به خاطر این که با جمهوری اسلامی ارتباط مالی دارند، ارتباط پولی دارند، یا معامله در مورد نفت دارند؛ این کار را از اول سال 91 و بخصوص از مرداد، با شدتِ تمام شروع کردند. انتظار داشتند ایران در مقابل این حرکتِ برنامه‌ریزی شده که با شدت دنبال هم میکردند، دست از فعالیتهای رشدیابنده‌ی علمیِ خود بردارد و تسلیم زورگوئی‌های آمریکا شود.
البته من این را بگویم ــ این را یک بار دیگر هم چند ماه قبل از این گفتم ــ که آمریکائی‌ها اظهار خوشحالی کردند و  گفتند که فلانی اعتراف کرد که تحریمها اثر گذاشته. بله، تحریمها بی‌اثر نبود؛ میخواهند خوشحالی کنند، بکنند. تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته‌ی به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامه‌های اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم  کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد. وقتی برنامه‌ی اقتصادی یک کشور به یک نقطه‌ی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه‌ی خاص تمرکز پیدا میکنند. بله، تحریمها اثر گذاشت، منتها نه آن اثری را که دشمن میخواست؛ که من حالا این مسئله را شرح خواهم داد. این در مورد کار اقتصادی بود.
در عرصه‌ی سیاسی هم در طول سال 91 سعی کردند ایران اسلامی را به تعبیر خودشان در دنیا منزوی کنند؛ یعنی دولتها را در رابطه‌شان و در نگاهشان به جمهوری اسلامی دچار تزلزل کنند و نگذارند جمهوری اسلامی سیاستهای خود را در سطح منطقه، در سطح جهان و در سطح کشورِ خود گسترش دهد و اعمال کند. این کار با شکست کامل روبه‌رو شد. در مسائل بین‌المللی سعی اینها این بود که ما چون اجلاس غیرمتعهدها را در تهران داشتیم، کاری کنند که این اجلاس سست و سبک برگزار شود؛ همه شرکت نکنند، یا شرکت فعال نکنند. درست عکس آنچه که آنها میخواستند، اتفاق افتاد. دو ثلث ملتهای جهان عضو جنش غیرمتعهدها هستند. سران کشورها در تهران شرکت کردند، ‌مسئولان بلندپایه شرکت کردند. همه ایران را تحسین کردند، همه از پیشرفتهای علمی و فنّاوری و اقتصادی کشور اظهار شگفتی کردند. همه در مقابل ملت ایران احساس تمجید و تحسین کردند؛ این را به ما هم گفتند، در مصاحبه‌هایشان هم گفتند؛ به کشورهایشان هم که برگشتند، این را همه تصدیق کردند. درست نقطه‌ی مقابل آنچه که دشمنان ملت ایران میخواستند، اتفاق افتاد؛ نتوانستند تأثیر بگذارند.
در زمینه‌ی سیاست داخلی، هدف آنها از این تحریمها این بود که ملت را در راه خودشان مردد کنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد کنند، ناامید کنند. در روز بیست و دوم بهمن، ملت ایران با حضور متراکم خود، با شور و شوق خود، با احساساتی که نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ابراز کردند، مشت محکمی بر دهان آنها زدند. در عرصه‌ی امنیتی هم تلاش کردند امنیت کشور را به هم بزنند ــ که تفاصیل آن را مسئولان در مصاحبه‌ها و در گفتار‌ها برای مردم بیان کردند ــ اما در آنجا هم موفق نشدند. در زمینه‌ی سیاسی در منطقه، قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی را یک بار دیگر تجربه کردند. در مسائل منطقه‌ای کار به جائی رسید که اعتراف و اقرار کردند که بدون حضور ایران و بدون رأی ایران، هیچ مشکل بزرگی در منطقه حل نخواهد شد. در قضیه‌ی حمله‌ی رژیم صهیونیستی به غزه، حضور قدرتمند جمهوری اسلامی در پشت صحنه موجب شد که خودشان اعتراف کردند که در مقابل مبارزان فلسطینی شکست خوردند؛ گفتند ــ ما نگفتیم، آنها گفتند و اصرار کردند ــ که اگر چنانچه حضور جمهوری اسلامی نبود،‌ قدرت‌نمائی جمهوری اسلامی نبود، مبارزان فلسطینی نمیتوانستند در مقابل اسرائیل مقاومت کنند، چه برسد به این که اسرائیل را به زانو در بیاورند؛ که در جنگِ هشت روزه فلسطینی‌ها توانستند اسرائیل را به زانو در بیاورند، و این اولین بار در تاریخ تشکیل رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی بود.
گفتیم که تلاشهای اینها بی‌اثر نبود؛ بله، بی‌اثر نبود، اما در کنار اثر منفی، یک اثر مثبت بزرگی هم که مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ یعنی تحریم موجب شد که نیروهای درونی و ظرفیت عظیم ملت ایران فعال شود، استعدادهائی بروز کند و کارهای عظیمی تحقق پیدا کند؛ که اگر تحریم نبود، این کارها اتفاق نمی‌افتاد. ما به برکت تحریم توانستیم به کارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند که اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیکردیم. در زمینه‌ی کارهای زیربنائی ــ که بعد عرض خواهم کرد ــ در سال 91 پیشرفتهائی صورت گرفت که در مقایسه‌ی با سالهای قبل هم، سال 91 یک سال برجسته‌ای است. کارهای زیربنائیِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمینه‌ی راه، در زمینه‌ی انرژی، در زمینه‌ی کشف منابع جدید نفت، در زمینه‌ی کشف منابع جدید اورانیوم، در زمینه‌ی ایجاد و توسعه‌ی نیروگاه و پالایشگاه و ده‌ها کار صنعتی بزرگ؛ که اینها همه زیرساختهای اقتصادی آینده‌ی کشور است. بله، ما اگر چنانچه این زیرساختها را از قبل فراهم کرده بودیم، تحریم دشمن همین مقدار اثر منفی را هم که کرد، نمیکرد. این کارها را ما انجام دادیم و توانستیم پابه‌پای دشمنی و تحریم دشمنان، در جهت مثبت جلو برویم. کارهای بزرگی انجام گرفت؛ یک قلم، پیشرفتهای بزرگ علمی در طول سال 91 است. در زمینه‌ی علم و فنّاوری کارهائی شد که حقیقتاً چشم‌پُرکن و برای انسانی که معتقد به آینده‌ی کشور است، خرسندکننده و خوشحال‌کننده است. یعنی همین سالی که خواستند بر ملت ایران سخت بگیرند، جوانان عزیز ما، دانشمندان ما ماهواره‌ی ناهید را به فضا فرستادند؛ کاوشگر پیشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگنده‌ی فوق پیشرفته ساخته شد. اهمیت هر کدام از اینها به قدری است که جا دارد یک ملت برای هر یک از اینها اظهار خوشحالی و خرسندی کند، برایش سرود بسازند، جشنواره درست کنند. کارها چون متراکم است، درست تبلیغ نمیشود و خبررسانیِ کاملی هم انجام نمیگیرد. وقتی که این موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر این قضیه برای دانشمندان دنیا و ناظران بین المللی تعجب‌آور بود که اول انکار کردند؛ ولی بعد که دیدند چاره‌ای نیست و حقایق و نشانه‌های درستی و واقعیت را مشاهده کردند، مجبور شدند که قبول کنند.
در حوزه‌ی سلامت و مهندسی پزشکی کارهای بزرگی انجام گرفت که مربوط به سلامت مردم است. در زمینه‌ی زیست‌فنّاوری در منطقه اول شدیم. کارهای تخصصی برجسته‌ای در این زمینه انجام گرفت و اقلام متعدد داروئی بر این اساس تولید شد. این همان سالی است که بر ملت ایران سخت گرفتند، برای اینکه او را از زندگی و از همه‌ی فرآورده‌های استعداد بشری محروم کنند. در همین سال، در حوزه‌ی نانوفنّاوری ــ که یک انقلاب در زمینه‌ی فنّاوری و صنعت است ــ رتبه‌ی اول را در منطقه پیدا کردیم. در همین سال، در چندین حوزه‌ی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بودیم. در رکوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم کشور در تولیدات علمیِ کل جهان، شاهد پیشرفت بودیم. در مسابقات علمیِ فنّاورانه‌ی دانشجویان، کشور نسبت به سال گذشته سی و یک درصد رشد داشت. در سال 91، تعداد دانشجو به قدری افزایش پیدا کرد که بیست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داریم. بیست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجویان در کشور مشغول تحصیل هستند. اینها پیشرفتهای عظیم ملت ایران است. در حوزه‌ی آب، در حوزه‌ی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژی‌های نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هسته‌ای، کشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا کند. اینها همه مربوط به آن سالی است که دشمنان ملت ایران همه‌ی تلاش خود را بسیج کردند تا ملت ایران را از کار بیندازند.

 

منبع: دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای



کلمات کلیدی : سخنرانی رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی
Share |
-----------------------------------------------------------------------------------------------